مقاله 11 قانون طلايي مديريت زمان
مديريت زمان
آيا شما هم به اين فکر مي کنيد که کاش زمان بيشتري براي انجام کارهاي تان داشتيد؟ آيا به اين فکر مي کنيد که کاش مي توانستيد وقت خود را به کارهاي مفيدتري اختصاص دهيد؟ آيا شما هم با کمبود وقت شديد درگير هستيد؟
مديريت زمان عنوان مهارتي است که به شما کمک مي کند تمام کارهاي خود را سر وقت و به موقع انجام دهيد و هيچ گاه دچار کمبود زمان نشويد. اما به دست آوردن مهارت مديريت زمان که فکر مي کنم تک تک ما به شدت دنبال آن هستيم خيلي ساده نيست.
اگر با ديدن تيتر چشم هاي تان برق زد خوشحال باشيد. در ادامه 11 قانون طلايي مديريت زمان را که برگرفته از اين مقاله فوق العاده است با هم مرور خواهيم کرد.
...
يک/ باور داشته باشيد مديريت زمان يک افسانه است!
خوب اين خيلي عنوان خوبي براي اولين قانون يک مقاله درباره مديريت زمان نيست. اما شما که نمي خواهيد خود را گول بزنيد؟ براي شروع بايد باور داشته باشيد شما به هيچ عنوان نمي توانيد مديريت زمان داشته باشيد!
در واقع يک روز فقط و فقط 24 ساعت است و اين 24 ساعت هم خواه ناخواه مي گذرد. شما به جاي تلاش براي مديريت زمان، بايد <<خودتان را مديريت کنيد>> براي انجام به موقع کارها. اين راز بسيار مهم شما را وادار مي کند به شخصيت خودتان دقيق تر بشويد.
دو/براي مديريت زمان به دنبال جاهايي بگرديد که زمان را تلف مي کنيد.
اولين قدم در مديرت زمان اين است که به دنبال سارقين زمان بگرديد. ببينيد کجا وقت تان به صورت نادرست هدر ميرود و شما نمي توانيد از آن زمان ها استفاده مناسبي در جهت بهره وري ببريد.
خيلي وب گردي الکي مي کنيد؟ هميشه تلفن مي سوزانيد؟ به خداوندگار sms تبديل شديد؟ براي وقت گذاري کارتون هايي مانند فوتباليست ها را هم نگاه مي کنيد؟ انتظار هم داريد وقت کم نياوريد؟
سه/ براي تلاش هايتان براي مديريت زمان هدف بگذاريد.
يادآوري مي کنم، توجه مديريت زمان روي تغيير رفتارهاي شماست و نه تغيير زمان [گام شماره يک]. يکي از بهترين جاها براي شروع اين تغيير رفتار تلاش براي حذف جاهايي است که وقت شما الکي تلف مي شود [گام شماره دو] براي مثلا يک هفته سعي کنيد يک هدفي بگذاريد و حتما هم انجامش بدهيد. نگاه نکردن برنامه عمو پورنگ که سخت نيست! هدف مي تواند نزدن sms براي يک هفته باشد.
چهار/ برنامه هاي مديريت زمان تان را اجرايي و گسترده کنيد.
اين شايد يک جورهايي با گام شماره سه از يک رده باشند. شما توانستيد يک هدف را براي يک مدت محدود تنظيم کنيد و به آن عمل کنيد. در اين گام شما بايد يک خورده به خودتان فشار بياوريد. نترسيد به ذخاير چربي شما آسيبي وارد نمي شود.
شما کم کم بايد اين زمان هاي محدود را افزايش بدهيد و در عين حال تعداد اهداف را هم زياد کنيد. براي مثال براي يک ماه نه sms بزنيد. نه برنامه هاي وقت گير و بعضاً وقت تلف کن تلوزيون را نگاه کنيد. نه وبگردي بيهوده کنيد و نه...
طبيعتا وقتي قدم سوم را با موفقيت برداشتيد با کمي تلاش اين قسمت را هم مي توانيد پشت سر بگذاريد. هر چند شايد خيلي ساده به نظر نرسد!
پنج/ از ابزارهاي مديريت زمان استفاده کنيد.
خوب بديهي است که حتي يک برگ کاغذ هم مي تواند ابزار مديريت زمان باشد، اگر شما کارهاي تان را مرتب و منظم روي آن بنويسيد و تحليل کنيد. در حقيقت قسمت مهم کار هم همين جاست.
چه نرم افزارهاي بسيار پيشرفته و چه outlook ساده همه مي توانند شما را در رسيدن به مقصودتان کمک کنند. مهم اين است که شما خودتان بتوانيد به نوبه خودتان کمک کنيد. با استفاده از ابزارهاي زيادي که وجود دارد زمان بندي روزانه خودتان را بنويسيد و کلاه تان را قاضي کنيد ببينيد کجاي کار را اشتباه کرديد و کجاها را هم درست رفتيد. پشت گوش نندازيد خيلي زود عيب و ايرادهاي کارتان را متوجه مي شويد.
شش/در برنامه ريزي مديريت زمان بي رحمانه اولويت بندي کنيد.
ممکن است شما 10 تا کار داشته باشيد. آيا شما انساني هستيد که بتوانيد در يک لحظه هر 10 کار را انجام دهيد؟ اگر مي توانيد انسان نيستيد. فرشته اي چيزي هستيد احتمالا!
کارهاي تان را اولويت بندي کنيد. مسلماً به کارهايي برمي خوريد که سريع تر بايد انجام شوند يا کارهايي که اگر عقب بيافتند ضرر بيشتري را به شما تحميل مي کنند. يادتان باشد اگر اشتباه اولويت بندي کنيد ضرر مي کنيد پس براي جلوگيري از آسيب هاي زماني هم که شده است بي رحم و خشن باشيد.
هفت/ <<به ديگران محول کردن>> را ياد بگيريد.
اين بيشتر براي بيزينس و مديريت تجاري کاربرد دارد اما مي شود به زندگي شخصي هم تعميمش داد. شما مدير شرکت هستيد و نه کسي که بخواهد همه فن حريفي خود را به رخ ديگران بکشد. سعي کنيد ياد بگيريد چطور بار کارها را ميان افرادي که سوپروايزر يا سرپرستشان هستيد تقسيم کنيد. decide to delegate يک منبع انگليسي خوب براي آشنايي با مباني تقسيم کار به اين سبک است.
هشت/ يک برنامه روزمره تنظيم کنيم.
در برنامه مديريت زمان يک برنامه روزمره براي خودتان درست کنيد. براي مثال فکر کنيد صبح که بيدار شديد کار شماره يک را بکنيد (مثلا ايميل چک کردن) و سپس کار شما دو را بکنيد (مثلا رفتن به بانک براي امور مالي) و... در آخر هم يک برنامه جمع بندي داشته باشيد[گام شماره پنج].
در مواقع پيدايش بحران هاي زماني اگر بتوانيد هر چه بيشتر به برنامه روزمره خود وفادار بمانيد، کمتر دچار مشکل مي شويد. حالا شما کم کم به يک مدير زمان موفق تبديل مي شويد.
نهم/ عادت بدهيد به قرار دادن زمان هاي محدودي در ميانه فعاليت ها
يکي از قانون هاي طلايي مديرت زمان اين است که خودتان را عادت بدهيد بين کارهايي که مي کنيد يک زمان محدود هم در نظر بگيريد براي يک سري کارهاي خاص. بگذاريد مثال بزنم.
شما نمي توانيد کل روز را به ايميل جواب دادن بگذرانيد. ولي مي توانيد بين فعاليت هاي تان زمان هاي کوتاه 15 دقيقه اي به پاسخ دادن به email اختصاص بدهيد. همان 15 دقيقه هم بايد اصولي پاسخ داد و بي جهت ايميل چک کردن را کش نداد!
دهم/ مطمئن بشويد همه چيز مرتب و منظم است.
يکي ديگر از قانونهاي طلايي مديريت زمان نظم است. از کودکي هميشه به ما ياد داده اند که هر چيز را که بر مي داريد سر جاي خود بگذاريد يا همه چيز را در جاي مناسب خود قرار دهيد اما ما وقتي کمي مشغوليت پيدا مي کنيم ديگر اين دو اصل را فراموش مي کنيم.
براي مثال هميشه به دنبال فايل ها در کامپيوتر خود مي گرديم در حالي که اگر يک بار آنها را در کامپيوتر مرتب کرده بوديم و نظم بخشيده بوديم ديگر هر بار اين همه دچار اتلاف وقت نبوديم. همين را تعميم بدهيد به چيزهاي ديگر در محيط کار. نظم و ترتيب بزرگترين عامل در جلوگيري از سرقت وقت شما توسط خودتان است. به زيردستان خود (مثلا به بچه ها وقتي مادر آنها هستيد يا کارگران وقتي سرکارگر هستيد) ياد دهيد چگونه با نظم در بهينه سازي وقت کل سيستم ياري گر باشند.
يازدهم/ وقت تان را طوري تنظيم کنيد که اسير انتظار نشويد.
شما مي توانيد به مطب دندان پزشک تان برويد و منتظر بمانيد تا وقت ويزيت تان برسد. اما راستش را بخواهيد شما اصلا نيازي نداريد برويد آنجا و با انگشت هاي تان بازي کنيد يا مجلاتي بخوانيد که تاريخشان حداقل براي سال 85 است.
با موبايل يا pda يک ليست از کارهايي که بايد بکنيد درست کنيد. براي يک زن خانه دار اين مي تواند خريد مايحتاج، تلفن زدن به مادر مثلا، انجام کارهاي خانه، رفتن دنبال بچه ها يا کارهايي از اين دست باشد که بعضاً بسيار وقت گير هم هست.
حالا خيلي راحت تر هستيد که طوري برنامه ريزي کنيد در صف يا انتظار نايستيد يا حداقل از قبل بتوانيد پيش بيني درستي از شرايط پيش رو داشته باشيد. تکنولوژي به کمک شما مي آيد.
ديگر شما هستيد که بايد تلاش کنيد اين 11 گام مديرت زمان را به ترتيب در زندگي پياده کنيد و تاثيرات شگفت انگيز آن را در طولاني مدت ببينيد.
نظرات شما عزیزان: